حديث و آيات:
كشتن غافلگيرانه
شرح نهج البلاغة : لمّا قُبِضَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله و اشتَغَلَ عليٌّ عليه السلام بغُسلِهِ و دَفنِهِ و بُويِعَ أبو بكرٍ ، خلا الزُّبيرُ و أبو سُفيانَ و جَماعَةٌ مِن المُهاجِرينَ بعبّاسٍ و عليٍّ عليه السلام لإِجالَةِ الرَّأيِ ، و تَكَلَّموا بكلامٍ يَقتَضي الاستِنهاضَ و التَّهييجَ ، فقالَ العبّاسُ رضى الله عنه: قد سَمِعنا قَولَكُم فلا لِقلّةٍ نَستَعِينُ بكُم ، و لا لِظِنَّةٍ نَترُكُ آراءَكُم ، فَأمهِلُونا نُراجِعِ الفِكرَ ··· و اللّه ِ لولا أنَّ الإسلامَ قَيَّدَ الفَتكَ لَتَدَكدَكَت جَنادِلُ صَخْرٍ يُسمَعُ اصطِكاكُها مِن المَحَلِّ العَليِّ .
شرح نهج البلاغة : چون پيامبر خدا صلى الله عليه و آله رحلت فرمود و على عليه السلام مشغول غسل و كفن و دفن آن حضرت گرديد و با ابو بكر بيعت شد، زبير و ابو سفيان و گروهى از مهاجران، براى مشورت، با عباس و على عليه السلام خلوت كردند و سخنانى تحريك آميز و مهيّج گفتند. عبّاس رضى الله عنه، گفت : صحبتهاى شما را شنيديم. اما نه به دليل در اقليّت بودن از شما كمك مى گيريم و نه از روى بدگمانى نظرات شما را رها مى كنيم. پس، به ما فرصت دهيد كه بينديشيم··· به خدا سوگند اگر نبود كه اسلام كشتن غافلگيرانه را جلو گرفته است، هر آينه صخره ها و تخته سنگها چنان به هم مى خوردند و متلاشى مى شدند كه صداى برهم خوردن آنها از جايگاه مرتفع شنيده مى شد.