عنه عليه السلام ـ عندَ وَداعِ أبي ذَرٍّ لَمّا سَيَّرَهُ عثمانُ إلَى الرَّبَذَةِ ـ : يا أبا ذَرٍّ ، إنّك إنّما غَضِبتَ للّه ِِ عَزَّ و جلَّ ، فَارجُ مَن غَضِبتَ لَهُ ، إنّ القَومَ خافُوكَ على دُنياهُم و خِفتَهُم على دِينِكَ ، فَأرحَلُوكَ عَن الفِناءِ و امتَحَنُوكَ بالبَلاءِ ، و و اللّه ِ لو كانَتِ السماواتُ و الأرضُ على عَبدٍ رَتقا ثُمّ اتَّقَى اللّه َ عَزَّ و جلَّ جَعَلَ لَهُ مِنها مَخرَجا ، فلا يُؤنِسْكَ إلاّ الحَقُّ ، و لا يُوحِشْكَ إلاّ الباطِلُ ··· . .
امام على عليه السلام ـ آنگاه كه عثمان ابوذر را به ربذه تبعيد كرد و حضرت براى خداحافظى با او بيرون رفت ـ فرمود : اى ابوذر! تو به خاطر خدا خشم گرفتى. پس به همان كسى كه از بهر او به خشم آمدى اميدوار باش. اين جماعت بر دنياى خويش از تو ترسيدند و تو بر دين خود از آنها ترسيدى. از اين رو، تو را از خانه ات كوچاندند و به رنج و سختيت در افكندند. به خدا سوگند، اگر آسمانها و زمين بر روى بنده اى بسته باشد اما اين بنده تقواى خدا در پيش گيرد، خداوند براى او برونشوى مى گشايد. پس، با چيزى جز حق همدم مشو و از چيزى جز باطل مگريز··· .