حديث و آيات:
نكوهش دغلكارى
الترغيب و الترهيب عن أبي سباعٍ: اشتَرَيتُ ناقَةً مِن دارِ واثِلةَ ابنِ الأسقَعِ ، فَلَمّا خَرَجتُ بها أدرَكَنِي يَجُرُّ إزارَهُ ، فقالَ : اشتَرَيتَ ؟ قُلتُ : نَعَم ، قالَ : اُبَيِّنُ لكَ ما فِيها ، قلتُ : و ما فِيها ؟ قالَ : إنَّها لَسَمِينَةٌ ظاهِرَةُ الصِّحَّةِ . قالَ : أرَدتَ بها سَفرا ، أو أرَدتَ بها لَحما ؟ قلتُ : أرَدتُ بها الحَجَّ ، قالَ : فَارتَجِعْها ، فقالَ صاحِبُها : ما أرَدتَ إلى هذا أصلَحَكَ اللّه ُ ، تُفسِدُ عَليَّ ؟ ! قالَ :
إنّي سَمِعتُ رسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله يقولُ : لا يَحِلُّ لِأحَدٍ يَبِيعُ شيئا إلاّ بَيَّنَ ما فِيهِ ، و لا يَحِلُّ لِمَن عَلِمَ ذلكَ إلاّ بَيَّنَهُ .
الترغيب و الترهيب ـ به نقل از ابو سباع ـ : ناقه اى از منزل واثلة بن اسقع خريدم و چون آن را بيرون آوردم، در حالى كه اِزارش به زمين كشيده مى شد، خودش را به من رساند و گفت : خريدى؟ گفتم: آرى. گفت : خصوصيت آن را برايت توضيح مى دهم. گفتم : چه خصوصيتى دارد؟ گفت : شترى چاق و سالم است. پرسيد : آيا براى سفر مى خواهى يا براى گوشتش؟ گفتم : آن را براى سفر حجّ مى خواهم. گفت : پس، آن را پس بده. صاحب شتر گفت: خدا خيرت دهد، مى خواهى كار را بر من خراب كنى (معامله را به هم بزنى)؟
واثله گفت:من از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى فرمود : بر هيچ كس روا نيست چيزى را بفروشد، مگر اين كه هر عيب و ايرادى دارد به خريدار بگويد و هر كسِ ديگرى هم از آن عيبها اطلاع داشته باشد، بايد بگويد.