كنز العمّال : لَمّا كانَ يومُ الفَتحِ و رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله بمكَّةَ ، أرسَلَ إلى صَفوانَ بنِ اُمَيَّةَ و إلى أبي سُفيانَ بنِ حَربٍ و إلَى الحارثِ ابنِ هِشامٍ ، قالَ عمرُ : فَقُلتُ : قَد أمكَنَ اللّه ُ مِنهُم لَأعرِفَنَّهُم بما صَنَعُوا ، حتى قالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : مَثَلِي و مَثَلُكُم كَما قالَ يوسفُ لإِخوَتِهِ : «لا تَثْرِيبَ علَيكُمُ اليومَ
يَغْفِرُ اللّه ُ لَكُم و هُو أَرْحَمُ الرّاحِمِينَ» .، قالَ عمرُ : فَانفَضَحتُ حَياءً مِن رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ؛ كَراهِيَةَ أن يَكونَ بَدَرَ مِنّي و قد قالَ لَهُم رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ما قالَ .
كنز العمّال : چون روز فتح شد و پيامبر خدا به مكه در آمد، دنبال صفوان بن اميه و ابو سفيان بن حرب و حارث بن هشام فرستاد. عمر مى گويد : من با خودم گفتم : خدا آنها را به چنگ ما انداخت، سزاى اعمالشان را به آنها خواهم چشاند. اما پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به آنان فرمود : من امروز به شما همان مى گويم كه يوسف به برادرانش گفت : «امروز ملامتى بر شما نيست. خداوند شما را ببخشايد كه او
مهربانترين مهربانان است». عمر گفت : من از اين كه چنان فكرى در مغزم گذشت و پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به آنها چنان گفت، از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله شرمنده شدم.