عنه صلى الله عليه و آله : كانَ بِالمَدينَةِ أقوامٌ لَهُم عُيوبٌ فسَكَتوا عَن عُيوبِ النّاسِ ، فأسكَتَ اللّه ُ عَن عُيوبِهِمُ النّاسَ ، فماتُوا و لا عُيوبَ لَهُم عِندَ النّاسِ ، و كانَ بِالمَدينَةِ أقوامٌ لا عُيوبَ لَهُم فتَكَلَّموا في عُيوبِ النّاسِ ، فأظهَرَ اللّه ُ
لَهُم عُيوبا لَم يَزالوا يُعرَفونَ بِها إلى أن ماتوا .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : در مدينه مردمانى بودند كه عيبهايى داشتند، اما زبان از عيب جويى مردم فرو بستند. پس خداوند زبان مردم را از عيبجويى آنان فرو بست. در نتيجه، آن عدّه مُردند و مردم از عيبهاى آنان آگاه
نشدند. در همين شهر مردمانى هم بودند كه عيبى نداشتند، امّا درباره عيبهاى مردم سخن مى گفتند. پس خداوند در آنان عيبهايى آشكار ساخت كه تا وقتى مُردند به آن عيبها معروف بودند.