حديث و آيات:
عرضه شدن اعمال بر ائمّه عليهم السلام
الأمالي للطوسي عن سعيدِ بنِ مسلمٍ عن داوودَ بنِ كثير الرَّقّي : كُنتُ جالسا عندَ أبي عَبد اللّه ِ عليه السلام ، إذ قالَ مُبتَدِئا : يا داوودُ، لَقَد عُرِضَت عَلَيَّ أعمالُكُم يَومَ الخَميسِ ، فَرأيتُ فيما عُرِضَ عَليَّ مِن عَمَلِكَ صِلَتَكَ لاِبنِ عَمِّكَ فُلانٍ ، فسَرَّني ذلكَ ، إنّي عَلِمتُ صِلَتَكَ لَهُ أسرَعَ لِفَناءِ عُمرِهِ و قَطعِ أجَلِهِ .
قالَ داوودُ : و كانَ لي ابنُ عَمٍّ مُعانِدا ناصِبا خَبيثا بَلَغَني عَنهُ و عَن عِيالِهِ سُوءُ حالٍ ، فصَكَكتُ لَهُ بِنَفَقَةٍ قَبلَ خُروجي إلى مَكَّةَ ، فلَمّا صِرتُ فِي المَدينَةِ أخبَرَني أبو عَبدِ اللّه ِ عليه السلام بِذلكَ .
الأمالى للطوسى : سعيد بن مسلم بنقل از داوود بن كثير گفت : نزد امام صادق عليه السلام نشسته بودم كه حضرت بى مقدمه فرمود : اى داوود! روز پنجشنبه اعمال شما به من عرضه شد. در ميان كارهايى كه از تو به رؤيت من رسيد، كمكى بود كه به پسر عمويت، فلانى، كردى و من از اين كار خوشحال شدم. اين صله و كمك تو نابودى عمر او و كوتاه شدن اجلش را سرعت بخشيد.
داوود مى گويد : پسر عمويى داشتم كه فردى معاند و دشمن اهل بيت و پليد بود. خبردار شدم كه او و خانواده اش در وضع مالى بدى به سر مى برند. لذا پيش از آن كه راهى مكّه شوم، مبلغى خرجى برايش حواله كردم. چون به مدينه رفتم، [حضرت ]ابو عبد اللّه (امام صادق عليه السلام ) مرا از اين كار خبر داد.