حديث و آيات:
ناتوانى خردها از انكار خدا
عنه عليه السلام : الّذي بَطَنَ مِن خَفيّاتِ الاُمورِ ، و ظَهرَ في العُقولِ بما يُرى في خَلقِهِ مِن عَلاماتِ التَّدبيرِ ، الّذي سُئلتِ الأنْبياءُ عَنهُ فلَم تَصِفْهُ بِحَدٍّ و لا بِبَعْضٍ ، بَل وَصَفَتْهُ بفِعالِهِ و دَلّتْ علَيهِ بآياتِهِ . لا تَسْتَطيعُ عُقولُ المُتَفَكّرينَ جَحْدَهُ ، لأنّ مَن كانتِ السَّماواتُ و الأرضُ فِطْرَتَهُ و ما فيهِنَّ و ما بَينهُنَّ و هُو الصّانعُ لَهُنّ ، فلا مَدْفَعَ لقُدْرتِهِ .
امام على عليه السلام : خدايى كه نهانيهاى امور را مى داند و به سبب نشانه هاى تدبير كه در آفريده هايش ديده مى شود، بر خِردها آشكار است ؛ خدايى كه درباره او از پيامبران پرسيدند، اما آنان او را به حدّ و جزء توصيف نكردند، بلكه به افعالش وصف كردند و از طريق نشانه هايش به او ره نمودند ؛ انديشه هاى متفكّران نتواند وجود او را انكار كند ؛ زيرا كسى كه آسمانها و زمين و آنچه را كه در آنها و در بين آنهاست، آفريده است، قدرتش انكار ناپذير است .