الأمالي للصدوق عن الفضلِ بن يونس :أتى [ابنُ أبي العَوْجاءِ] الصّادقَ عليه السلام ، فجلَسَ إلَيهِ في جَماعةٍ من نُظَرائهِ ، ثُمَّ قالَ لَهُ: يا أبا عبدِ اللّه ِ، إنَّ المَجالِسَ أماناتٌ ، و لا بدَّ لكلِّ مَن كانَ بهِ سُعالٌ أنْ يَسْعُلَ ، فتَأذَنُ لي في الكلامِ ؟ فقالَ الصّادقُ عليه السلام : تَكلَّمْ بما شِئتَ .
فقال ابنُ أبي العَوجاءِ : إلى كَمْ تَدوسونَ هذا البَيْدَرَ ، و تَلوذونَ بهذا الحَجَر ، و تَعبُدونَ هذا البَيتَ المَرفوعَ بالطُّوبِ و المَدَرِ ، و تُهَرْوِلونَ حَولَهُ هَرْوَلةَ البَعيرِ إذا نَفَرَ ؟! مَن فَكّرَ في هذا أو قَدّرَ عَلِمَ أنَّ هذا فِعلٌ أسّسَهُ غَيرُ حَكيمٍ و لا ذي نَظَرٍ ، فقُلْ فإنَّكَ رأسُ هذا الأمرِ و سَنامُهُ و أبوكَ اُسُّهُ و نِظامُهُ .
فقال الصّادقُ عليه السلام : إنّ مَن أضَلَّهُ اللّه ُ
و أعْمى قَلبَهُ اسْتَوْخَمَ الحَقَّ فلَم يَسْتَعذِبْهُ ، و صارَ الشّيطانُ وَليَّهُ يُورِدُهُ مَناهِلَ الهَلَكَةِ ثُمَّ لا يُصْدِرُهُ.
و هذا بَيتٌ اسْتَعبَدَ اللّه ُ بهِ خَلقَهُ ليَخْتَبِرَ طاعَتَهُم في إتْيانِهِ ، فحَثَّهُـم على تَعْظيمِـهِ و زيارَتـهِ ، و قـد جَعلَهُ مَحـلَّ الأنبياءِ و قِبْلَةً للمُصَلّينَ لَهُ ، و هُـو شُعْبَـةٌ مِن رِضْوانِـهِ ، و طريـقٌ يـؤَدّي إلى غُفْـرانِهِ ، مَنْصوبٌ على اسْتِـواءِ الكَمـالِ ، و مُجْتَمَعِ العَظَمَةِ .
الأمالى للصدوق ـ به نقل از فضل بن يونس ـ : ابن ابى العوجاء خدمت امام صادق عليه السلام آمد و با جمعى از هم مسلكانش نزد آن حضرت نشست و آن گاه گفت: اى ابا عبد اللّه ! مجلسها در حكم امانتند، و هر كه سرفه اى دارد بايد سرفه كند. آيا اجازه مى دهى سخن بگويم؟ امام صادق عليه السلام فرمود: هر چه مى خواهى بگو.
ابن ابى العوجاء گفت: تا كى اين خرمن را مى كوبيد و به اين سنگ پناه مى بريد و اين خانه برافراشته با خشت و كلوخ را مى پرستيد و چون شتر رميده بر گرد آن مى دويد و هروله مى كنيد؟ هر كه در اين كار بينديشد و ارزيابى كند، پى مى برد كه اين كار را يك آدم غير حكيم و خام انديش پايه گذارى كرده است . تو كه سردمدار و قله نشين اين امرى و پدرت بنياد و نظام آن بوده جوابم را بده.
امام صادق عليه السلام فرمود : هر كه خدا
گمراهش كند و ديده دلش را كور سازد، حقّ را ناگوار يابد و طعم شيرين آن را نچشد و شيطان دوستش گردد و او را به آبشخورهاى هلاكت برد و ديگر بازش نگرداند.
اين خانه اى است كه خداوند خلق خود را به وسيله آن به پرستش وا داشته، تا با حضور در آن، فرمانبرى آنان را بيازمايد. از اين رو آنها را به بزرگداشت و زيارت آن تشويق فرموده و آن را جايگاه پيامبران و قبله نماز گزارانش كرده است. اين خانه، شاخه اى از رضوان و خشنودى خداست و راهى است كه به آمرزش او مى انجامد و بر بنياد كمال ، استوار ، و مركز عظمت است.