حديث و آيات:
محبّت و گرفتارى ها
يوسُفُ عليه السلام ـ لَمّا قالَ لَه السَّجّانُ إنّي لاَُحِبُّكَ ـ : ما أصابَني بَلاءٌ إلاّ مِن الحُبِّ ، إنْ كانتْ عَمَّتي (خالَتي) أحَبَّتْني فسَرَّقَتْني ، و إنْ كانَ أبي أحَبَّني فحَسَدَني إخْوَتي ، و إنْ كانتِ امْرَأةُ العزيزِ أحَبَّتْني فَحَبَسَتْني!
يوسف عليه السلام ـ آنگاه كه زندانبان به او گفت: من دوستت دارم ـ فرمود : هر بلايى كه به سرم آمده از عشق و محبّت است. عمّه ام (خاله ام) دوستم داشت، مرا به دزدى متهم ساخت، پدرم دوستم مى داشت، برادرانم بدخواه من گشتند، و زن عزيز دوستدارم بود، مرا به زندان افكند.