الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ للأشْتَرِ لَمّا وَلاّهُ مِصرَ ـ : فالجُنودُ بإذْنِ اللّه ِ حُصونُ الرَّعِيَّةِ ، و زَينُ الوُلاةِ ، و عِزُّ الدِّينِ ، و سُبُلُ الأمْنِ ، و ليسَ تَقومُ الرَّعِيَّةُ إلاّ بِهِم . ثُمَّ لا قِوامَ للجُنودِ إلاّ بما يُخرِجُ اللّه ُ لَهُم مِن الخَراجِ الّذي يَقْوَونَ بهِ على جِهادِ عَدُوِّهِم ، و يَعْتمِدونَ علَيهِ فِيما يُصْلِحُهُم ···
فَوَلِّ مِن جُنودِكَ أنصَحَهُم في نَفْسِكَ للّه ِ و لرسُولِه و لإمامِكَ ، و أنْقاهُم جَيْبا ، و أفْضَلَهُم حِلْما،ممّن يُبْطئُ عنِ الغَضَبِ ، و يَسْتَريحُ إلى العُذْرِ ، و يَرْأفُ بالضُّعَفاءِ ، و يَنْبُو على الأقْوِياءِ ، و مِمَّن لا يُثيرُهُ العُنفُ، و لا يَقْعُدُ بهِ الضَّعْفُ .
امام على عليه السلام ـ در فرمان[نامه] حكومت مصر به اشتر ـ نوشت : «سپاهيان، به اذن خدا، دژهاى مردمند و زيور واليان و مايه توانمندى و ارجمندى دين و وسيله امنيّت. مردم جز با بودن سپاهيان پايدار نمى مانند و سپاهيان نيز جز با خراجى كه خداوند براى آنها مقرّر فرموده است، قوام نمى گيرند، آنان به وسيله خراج در جهاد با دشمنانشان توانا مى شوند و كار خود را بدان سامان مى دهند ···
پس، از سپاهيان خود آن كس را به فرماندهى برگزين كه به نظر تو براى خدا و پيامبر او و پيشوايت از همه خير خواه تر است و از همه پاكدامن تر و بردبارتر ؛ كسى كه دير به خشم آيد و با پوزش خواهى [فرد مورد غضب ]آرام گيرد، با نا توانان مهربان باشد و با زورمندان قاطع، خشونت او را بر نينگيزد و ناتوانى او را بر جاى ننشاند.