فى تفسير القشيرى:
اِنَّهُ كانَ عليه السلام اِذا حَضَرَهُ وَقْتُ الصَّلاةِ تَلَوَّنَ وَ تَزَلْزَلَ فَقيلَ لَهُ: مالَكَ؟ فَيَقُولُ:
جاءَ وَقْتُ أَمانَةٍ عَرَضَها اللّه ُ تعالى عَلَى السَّماواتِ وَ الاَْرْضِ وَ الْجِبالِ فَاَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ حَمَلَها الاْنسانُ.
در تفسير قشيرى آمده است:
هرگاه وقت اداى نماز مى رسيد، رنگ چهره اميرالمؤمنين عليه السلام تغيير مى يافت و بر خود مى لرزيد. وقتى به او مى گفتند: اين چه حالت است؟ مى فرمود: هنگام اداى امانتى رسيده است كه بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه شد و آنها از حمل آن سرباز زدند و انسان اين بار امانت را برداشت.
نماز، ايستادن بنده در پيشگاه خداى قادر و قهّار است. او مولا و آفريدگار است و ما بنده اى سراسر نياز. حق نماز آن است كه اين جايگاه را بشناسيم و در نمازها خضوع و خشوع داشته باشيم و حضور قلب را مايه قبولى نمازها بدانيم.