قالَ زاذان:
اِنَّهُ كانَ عليه السلام يَمْشى فِى الْأَسْواقِ وَحْدَهُ وَ هُوَذاكَ يُرْشِدُ الضّالَّ وَ يُعينُ الضَّعيفَ وَ يَمُرُّ بِالْبَيّاعِ وَ الْبَقّالِ فَيَفْتَحُ عَلَيْهِ الْقُـرْانَ وَ يَقْرَءُ:
«تِلْكَ الّدارُالْأخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذينَ لايُريدُونَ عُلُوّا فِى الْأَرْضِ وَ لافَسادا وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ.»
زاذان مى گويد:
حضرت امـيرالمؤمنين عليه السلام به تنهايى دربازار مى گشت و گمشده را راهنمايى و ناتوان را كمك مى كرد و بهنگام عبور از پيش فروشندگان و كسبه، قرآن كريم را در برابر آنها مى گشود و اين آيه را براى آنها مى خواند «خانه آخرت ـ سعادت ابدى ـ را براى كسانى قرار داديم كه قصد سركشى و فساد در زمين ندارند و عاقبت ـ نيك ـ تنها از آن پرهيزكاران است».
على عليه السلام نسبت به اوضاع جامعه و رفتار كسبه و مردم بى تفاوت نبود، شخصا امر به معروف و نهى از منكر مى كرد و به ناتوانان يارى مى رساند و گمشدگان را راهنمايى مى كرد و با «تذكّر لسانى» مردم را به ياد خدا و قيامت مى انداخت، تا به وظيفه خويش عمل كنند.