سپاس و ستايش ، ويژه پروردگار جهانيان است كه براى هدايت انسان ، كتاب و حكمت را بر سرآمد انبياى خود ، محمّد صلى الله عليه و آله ، فرستاد و اهل بيت او را در حديث متواتر «ثقلين» ، به امّت اسلامى تا دامنه قيامت ، «همتاى قرآن» معرّفى نمود .
ميزان الحكمة ، كتابى است كه با نظمى نوين و ابتكارى و به صورت موضوعى ، معارف بلند و سازنده قرآن كريم را در كنار احاديث رسول خدا صلى الله عليه و آله و اهل بيت پاك آن بزرگوار ، ارائه مى كند و بدين سان ، دستيابى پژوهشگران را به متن آموزه هاى اسلامى در زمينه هاى مختلف : اعتقادى ، اخلاقى ، اجتماعى ، سياسى ، فرهنگى ، تربيتى ، تاريخى و... ، آسان مى نمايد .
اين كتاب ، نخستين بار در سال 1362 ش ، در ده جلد ، منتشر شد و استقبال گسترده و كم نظير محقّقان جهان اسلام از اين كتاب و چاپ هاى مكرّر آن ، حاكى از نياز جدّى جهان اسلام به آموزه هاى اصيل اسلامى بود . اين اتّفاق ، نشان دهنده علاقه روزافزون نسل نو به رهنمودهاى سازنده وحى و خاندان رسالت ، از يك سو ، و بيانگر ناكامى دشمنان اسلام در تلاش هاى همه جانبه خود در جهت منزوى كردن اين آيين در افكار عمومى ، از سوى ديگر است .
بى شك ، اين استقبال گسترده از معارف حياتبخش اسلام ، مسئوليت حوزه هاى علميه و پژوهشگران دينى را مضاعف مى نمايد و بدين سان ، انگيزه اين جانب براى تكميل ميزان الحكمة ـ كه در مقدمه آن ، بدان اشاره كرده بودم ـ ، تقويت گرديد و به فضل خداوند منّان و عنايت ارواح پاك انبياى عظام ، بويژه خاتم و افضل آنها ، و نيز اوصياى بزرگوار آنان ، بويژه خاندان پاك رسول خدا صلى الله عليه و آله ، نه تنها طرح تكميل ميزان الحكمة با عنوان دانش نامه ميزان الحكمة
آغاز شد ، بلكه اين اقدام مبارك ، به تأسيس مؤسّسه علمى ـ فرهنگى دار الحديث ـ كه مشتمل بر پژوهشكده علوم و معارف حديث و دانشكده علوم حديث است ـ ، انجاميد .
امّا با عنايت به اين كه گزيده اين كتاب ، در مواردى ، بويژه در سفرهاى تبليغى و نيز براى ترجمه به زبان هاى ديگر ، كاربرد فراوانى داشت ، فاضل گران قدر جناب آقاى سيّد حميد حسينى ، با نظارت محقّق ارجمند آقاى سيّد محمّدكاظم طباطبايى ، مسئوليت تلخيص آن را به عهده گرفت كه لازم مى دانم از زحمات هر دو بزرگوار ، و نيز سايرفضلاى پژوهشكده علوم و معارف حديث ـ كه در آماده سازى آن ، همكارى داشته اند ـ ، صميمانه تشكّر كنم .
گفتنى است كه ترجمه اين كتاب به زبان هاى مختلف ، ايجاب مى كرد كه متن تهيّه شده ، مورد بازنگرى قرار گيرد . اين اقدام نيز با نظارت اين جانب و همكارى شُمارى از همكاران پژوهشكده ، انجام شد و اينك ، جديدترين چاپ اين كتاب ، با ويرايشى تازه ، تقديم علاقه مندان به آثار پيامبر صلى الله عليه و آله واهل بيت عليهم السلام در سراسر جهان مى گردد ؛ ليكن پيش از آن ، توجّه خوانندگان عزيز را به دو نكته مهم ، جلب مى نمايم :
نكته اوّل ، اين كه براساس آنچه از اهل بيت رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت شده ، آنچه آنان در باره معارف اسلامى مى گويند ، سخن رسول خداست ، چنان كه امام صادق عليه السلام مى فرمايد :
حَديثي حَديثُ أبي ، وَ حَديثُ أبي حَديثُ جَدّي ، وَ حَديثُ جَدّي حَديثُ الحُسَينِ ، وَ حَديثُ الحُسَينِ حَديثُ الحَسَنِ ، وَ حَديثُ الحَسَنِ حَديثُ أميـرِ المُؤمِنينَ عليهم السلام ، وَ حَديثُ أميـرِ المُؤمِنينَ حَديثُ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، وَ حَديثُ رَسولِ اللّه ِ قَولُ اللّه ِ عز و جل .
حديث من ، حديث پدرم [امام باقر عليه السلام ] است و حديث پدرم ، حديث جدّم [امام زين العابدين عليه السلام ] است و حديث جدّم ، حديث حسين عليه السلام است و حديث حسين ، حديث حسن عليه السلام و حديث حسن ، حديث امير المؤمنين عليه السلام است و حديث امير المؤمنين ، حديث رسول خدا صلى الله عليه و آله است و حديث رسول خدا ، سخن خداوند عز و جل است .
يكى از آداب مهمّ نقل حديث، چگونگى نسبت دادن آن به پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام است. كلينى رحمه الله ، از امام على عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :
إذا حَدَّثتُم بِحَديثٍ فَأسنِدوهُ إلَى الَّذي حَدَّثَكُم ؛ فَإِن كانَ حَقّا فَلَكُم وَإِن كانَ كَذِبا فَعَلَيهِ .
هنگامى كه حديثى را نقل مى كنيد ، آن را به كسى كه آن را روايت نموده ، نسبت دهيد ، كه اگر درست باشد ، به سود شماست و اگر دروغ باشد ، به زيان راوى است .
بنا بر اين ، براى رعايت احتياط ، توصيه اكيد داريم كه هر كس مى خواهد از اين كتاب يا ساير كتب روايى ، حديثى را نقل كند ، آن را مستقيما به پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام نسبت ندهد ؛ بلكه حديث را از طريق منبعى كه آن را روايت كرده است ، به آنان منسوب نمايد . براى نمونه ، نگويد : «پيامبر صلى الله عليه و آله چنين فرمود» يا : «امام عليه السلام چنين فرمود» ؛ بلكه بگويد : «فلان كتاب، از پيامبر صلى الله عليه و آله چنين روايت كرده است» و يا بگويد : «از پيامبر صلى الله عليه و آله چنين روايت شده است» .
در پايان ، ضمن سپاس خداوند منّان كه توفيق آماده سازى ويرايش جديد اين مجموعه را عنايت فرمود ، از همه عزيزانى كه در اين راه ، مرا يارى كردند و همچنين از مترجم گران قدر ميزان الحكمة ، جناب آقاى حميدرضا شيخى ، سپاس گزارم و از ايزد متعال ، پاداشى در خور فضل خود ، براى همه آنان ، مسئلت دارم .
محمّد محمّدى رى شهرى
16 / 9 / 1386 ش
26 / 11 / 1428 ق
سخنان پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و اهل بيت پاك او ، به عنوان يكى از منابع اصلى دين و مبيّن و مفسّر قرآن ، همواره مورد توجّه عالمان دين بوده و تحقيقات و تأليفات بسيارى در باره آنها انجام گرفته است . تدوين و گردآورى مصادر اوّليه و سپس جوامع متقدّم و متأخّر حديثى ، توسط برجسته ترين دانشمندان شيعه و اهل سنّت ، نشان دهنده جايگاه مؤثّر سنّت در فرهنگ اسلامى است . بى ترديد ، تمامى علوم و نظام هاى دينى در طول تاريخ اسلام ، مرهون اين مجموعه هاى گران سنگ اند كه در هر دوره ، متناسب با شرايط ، نيازها و اقتضائات جامعه اسلامى ، گردآورى و تدوين شده اند . در عصر حاضر نيز كه از يك سو ، دوران بالندگى و گسترش دانش و اطّلاعات و مواجهه با دنيايى نوين است و از ديگر سو ، عصر بازگشت به دين و احساس نياز به آموزه هاى دينى است و شاهد تشنگى و كنجكاوى جوانان براى آشنايى با اصول ، منابع ، قوانين ، آداب و باورهاى اسلامى هستيم ، تلاش براى تحقيق و ترويج احاديث ، امرى بسيار ضرورى به نظر مى رسد .
امروزه ، علاوه بر متخصّصان رشته هاى گوناگون علمى كه مايل اند از ديدگاه پيشوايان اسلام نسبت به موضوعات مرتبط با رشته خود آگاه شوند ، عموم مردم نيز به مطالعه و شنيدن تحليل ها و برداشت هاى دينى ، اكتفا نمى كنند و علاقه دارند تا عطش روح خويش را با جرعه نوشى از سرچشمه هاى زلال معرفت ، سيراب سازند . مجموعه ارزشمند ميزان الحكمة ، به عنوان دستاورد سال ها تلاش مستمر و خستگى ناپذير آية اللّه محمّدى رى شهرى ، يكى از بهترين پاسخ ها به اين نياز مبرم در عصر حاضر ، بوده است . اين اثر ارجمند ، به دليل ويژگى هاى منحصر به فردش ، با استقبال بى نظيرى از سوى طبقات گوناگون جامعه ، بويژه طلّاب علوم
دينى ، دانشجويان ، محقّقان و مبلّغان دينى مواجه شد ، به گونه اى كه در مدّتى كوتاه ، بيش از بيست نوبت با ترجمه هاى فارسى و اُردو و در اَشكال و ابعاد مختلف ، انتشار يافت . برخى از ويژگى هاى خاصّ ميزان الحكمة كه موجب موفّقيت و نفوذ آن در مجامع علمى شده اند ، عبارت اند از :
ـ توجه جدّى به موضوعات غير فقهى ، مانند اخلاق ، اجتماع ، تاريخ و ديگر جنبه هايى كه پيش از آن ، در حوزه هاى علميه ، كمتر مورد توجّه قرار مى گرفتند ؛
ـ سازماندهى موضوعات با طرح و برنامه اى جديد و منظّم ؛
ـ معرّفى مآخذ مرتبط با عناوين و فصول ؛
ـ بيان ارتباطات مفهومى ميان موضوعات و عناوين ؛
ـ ذكر احاديث هر باب در زير آيات مرتبط قرآنى ؛
ـ نگاه نسبتا جامع به جنبه هاى مختلف هر موضوع ؛
ـ ارائه تحليل ها و توضيحات مناسب در موارد لازم .
آثار و بركات تدوين و انتشار ميزان الحكمة ، در آنچه بيان شد ، خلاصه نمى شود . علاوه بر تأثيرات علمى و فرهنگى و نفوذ اين كتاب در محافل حوزوى ، دانشگاهى و تبليغى ، تأسيس مؤسّسه علمى ـ فرهنگى دار الحديث ، كه هدف اوّليه آن ، ايجاد تشكيلاتى براى تكميل ميزان الحكمة بود و در مدّتى كوتاه ، به بزرگ ترين مؤسّسه علمى و فرهنگى كشور در زمينه حديث ، تبديل شد ، نيز مى تواند از آثار و بركات اين اثر شريف و ارزنده ، به شمار آيد .
ميزان الحكمة ، به سرعت ، جايگاه ويژه اى در عرصه حديث پژوهى پيدا كرد و توانست موقعيت خود را در مجامع دينى و علمى و حتّى در ميان جوانان ، تثبيت نمايد . به ياد دارم در دورانى كه دانش آموز دبيرستان بودم ، بخش عمده اى از اين كتاب را با دقّت و علاقه ، مطالعه كردم و حتّى براى تحقيقات درسى آن دوره ، از اين كتاب ، بهره مى بردم ؛ امّا با وجود تمامى ويژگى هاى بى بديل ميزان الحكمة ، همواره ذهن نگارنده به اين نكته مشغول بود كه حجم زياد و تعدّد مجلّدات كتاب و دشوارى تهيّه و حمل آن ، مشكلاتى جدّى در مسير استفاده بيشتر افراد جامعه از اين مجموعه حديثى ، ايجاد كرده است . از اين رو ، در همان دوران ، به مؤلّف محترم ،
پيشنهاد دادم كه گزيده اى از احاديث آن ، فراهم گردد . اگر چه ايشان در آن زمان ، با اين پيشنهاد ، موافق نبودند و اجراى آن را به بازبينى و تكميل دانش نامه ميزان الحكمة موكول مى كردند ، امّا با طولانى شدن روند تدوين دانش نامه ميزان الحكمة ، پيشنهاد مجدّد مرا پذيرفتند و افتخار اجراى آن و گزينش منتخب ميزان الحكمة را به اين حقير ، واگذار كردند .
آنچه پيش رو داريد ، دستاورد تلاشى متواضعانه است كه در مقايسه با زحماتى كه براى تأليف اصل اثر انجام گرفته ، به هيچ وجه ، قابل ذكر نيست . به هر حال ، به لطف الهى ، اين گزيده ، در سال 1380 ش ، منتشر و با استقبال گسترده اى مواجه شد ، به گونه اى كه در مدّتى كوتاه ، بيش از 34 هزار و پانصد نسخه از آن ، طى شانزده نوبت چاپ با ترجمه فارسى انتشار يافت . اكنون كه بناست براى اوّلين بار ، ترجمه انگليسى كتاب منتخب ميزان الحكمة انتشار يابد ، مناسب ديدم بخشى از ويژگى هاى اين كتاب و مراحل تنظيم آن را براى اطّلاع خوانندگان گرامى ، يادآور شوم :
1 . ميزان الحكمة ، از 564 عنوان اصلى ناظر به موضوعات گوناگون اعتقادى ، اخلاقى ، اجتماعى و تاريخى ، تشكيل شده است . از آن جا كه هدف از تهيّه اين گزيده ، كم كردن حجم كتاب براى گنجاندن چهارده جلد در يك مجلّد بود ، اوّلين گام در اين مسير ، حذف عناوينى بود كه كاربرد چندانى براى عموم نداشت . به همين منظور ، تعداد عناوين اصلى كتاب به 419 عنوان و تعداد ابواب فرعى آن از 4260 به 1917 باب ، كاهش يافت .
2 . حذف احاديث تكرارى يا مشابه ، اقدام ديگرى بود كه براى اين هدف ، انجام پذيرفت . اين كار ، با نهايت دقّت و احتياط و به گونه اى انجام شد كه در حدّ امكان ، تمامى مطالب و نكاتى كه در اصل كتاب ، قابل دستيابى است ، در اين گزيده نيز به نحوى قابل بازيابى باشد . در بسيارى از ابواب و فصول ميزان الحكمة ، دسته هايى از احاديث يافت مى شوند كه پيام و مضمون واحدى را با تعابير و الفاظ مختلف ، بيان كرده اند . تلاش ما بر اين بود كه با مطالعه و بررسى اين احاديث ، موردى را كه اعتبار ، وضوح و جامعيت بيشترى داشت ، برگزينيم و ساير احاديث را حذف كنيم .
3 . در برخى موارد خاص ، احساس مى شد كه ذيل يك عنوان يا فصل ، احاديث بسيار كمى وجود دارد و همين ، تناسب و تعادل ميان بخش هاى مختلف كتاب را به هم مى زد . در اين موارد ، با هماهنگى و تأييد مؤلّف محترم ، احاديثى مناسب از ساير منابع ، انتخاب و افزوده شد .
4 . با توجّه به حذف شدن بسيارى از فصول و عناوين ، لازم بود مآخذ موجود در پانوشت ها ، ساماندهى و بازنگرى شوند . همچنين با هدف افزايش كارآيى كتاب ، تلاش شد از يك سو ، به تكميل مآخذ ، و از سويى ديگر ، به يافتن ارتباطات بيشتر ميان سرفصل ها و ابواب آن بپردازيم .
5 . به منظور كاهش حجم كتاب ، علاوه بر حذف تعدادى از احاديث ، از راه هاى ديگرى ، مانند كم كردن حاشيه و فضاى خالى صفحات نيز بهره جستيم . به اين ترتيب ، با وجود عرضه محتواى مجموعه اى چهارده جلدى در يك مجلّد ، توانستيم تعداد 6852 حديث از مجموع 23030 حديث موجود در ميزان الحكمة را همچنان در منتخب آن ، حفظ كنيم .
در اين جا لازم مى دانم از مؤلّف محترم ، به لحاظ اعتماد ، لطف و راهنمايى هاى ارزشمندشان ، صميمانه تشكّر كنم و سپاس خود را نسبت به محقّق ارجمند جناب حجة الإسلام والمسلمين سيّد محمّدكاظم طباطبايى كه با نظريات ارزشمند خود ، مرا در اجراى اين طرح يارى دادند ، ابراز دارم .
در پايان ، ضمن عرض سپاس بى پايان به درگاه خداوند متعال كه به بنده كوچك خود ، توفيق خدمت گزارى به معارف نورانى پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام را ارزانى داشته است ، از او مسئلت مى كنم كه با كَرَم خويش ، اين تلاش ناچيز را بپذيرد و بر نفوذ و تأثير آن در گسترش فرهنگ اسلامى بيفزايد تا جهان ، در پرتو سخنان آن بزرگواران ، نورانى شود و زمينه ظهور منجى بشر ، فراهم گردد و اشتياق جهانيان براى پيروى از حقيقت ، فزونى يابد .
سيّد حميد حسينى
24 آذر 1386
شهر رى