حديث و آيات: پيامبران

مسند ابن حنبل عن عبد اللّه [ بن مسعود ] : اِضطَجَعَ رَسولُ اللّه صلي الله عليه و آله عَلى حَصيرٍ فَأَثَّرَ في جَنبِهِ ، فَلَمَّا استَيقَظَ جَعَلتُ أمسَحُ جَنبَهُ ، فَقُلتُ : يا رَسولَ اللّه ، ألا آذَنتَنا حَتّى نَبسُطَ لَكَ عَلَى الحَصيرِ شَيئا؟
فَقالَ رَسولُ اللّه صلي الله عليه و آله : ما لي ولِلدُّنيا ، ما أنَا وَالدُّنيا ! إنَّما مَثَلي ومَثَلُ الدُّنيا كَراكِبٍ ظَلَّ تَحتَ شَجَرَةٍ ، ثُمَّ راحَ وتَرَكَها . حديث
مسند ابن حنبل ـ به نقل از عبد اللّه [بن مسعود] ـ : پيامبر خدا بر بوريايى خوابيد و آن بوريا بر پهلوى ايشان جا انداخت. چون بيدار شد ، من شروع به دست كشيدن بر پهلوى ايشان كردم و گفتم: اى پيامبر خدا! اجازه مى دهيد كه برايتان بر روى اين حصير ، چيزى پهن كنيم؟
پيامبر خدا فرمود: «مرا چه به دنيا؟!» مرا با دنيا چه كار؟! حكايت من و دنيا ، چون مسافرى است كه زير سايه درختى استراحت مى كند و سپس آن را ترك مى كند و مى رود».