سرآغاز نادانى ، دشمنى با مردم است .
سرلوحه سياست ، به كار بردن مداراست .
بسا دوستى كه دوست نماست .
بسا سخنى كه نعمتى را برُبايد .
بسا سخنى كه پاسخش سكوت است .
بسا واعظى كه خود [از گناه] باز نمى ايستد .
ميل تو به كسى كه از تو دورى مى كند ، خوارى است .
باز داشتن نفس از آرايه هاى دنيا ، ميوه خِرد است .
پيش از عمل بينديش تا از لغزش ها نجات يابى .
به خوارى تن داده است آن كه پريشانى خويش را براى ديگرى آشكار كند .