رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ـ في صِفَةِ اللّه ِ سُبحانَهُ ـ : فَتَجَلّى لِخَلقِهِ مِن غَيرِ أن يَكونَ يُرى ، و هُوَ بِالمَنظَرِ الأعلى .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در وصف خداوند سبحان ـ فرمود : بر آفريدگان خويش تجلّى كرد، بى آن كه ديده شود و او در چشم انداز برين است.
امام صادق عليه السلام ـ نيز درباره آيه نخست ـ فرمود : مقصود، فراگيرى و احاطه وهم است.
عنه عليه السلام ـ لَمّا سُئلَ عَن رُؤيَةِ اللّه ِ في المَعادِ ـ : سُبحانَ اللّه ِ و تَعالى عن ذلك عُلُوّا كَبيرا !··· يَا بنَ الفَضلِ ، إنَّ الأبصارَ لا تُدرِكُ إلاّ ما لَهُ لَونٌ و كَيفِيَّةٌ ، و اللّه ُ خالِقُ الألوانِ و الكَيفِيَّةِ .
امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به پرسش از مشاهده خدا در آخرت ـ فرمود : منزّه است خدا و بسى برتر و والاتر··· اى پسر فضل! ديدگان تنها آن چيزى را مى بينند كه رنگ و چگونگى دارند ، حال آن كه خداوند خود آفريننده رنگها و چگونگى هاست.
الإمامُ الرِّضا عليه السلام ـ في قولِهِ تعالى: «لا تُدرِكُهُ الأبصارُ ···» ـ : لا تُدرِكُهُ أوهامُ القُلوبِ ، فكَيفَ تُدرِكُهُ أبصارُ العُيونِ ؟ ! .
امام رضا عليه السلام ـ درباره آيه «ديدگان او را در نمى يابند···» ـ فرمود : اوهام دلها او را در نمى يابند، چگونه نگاه چشمها دريابندش؟!
امام رضا عليه السلام : آشكار است، اما نه آشكارىِ ناشى از ديدن.
الإمامُ الهاديُّ عليه السلام : في وُجوبِ اتِّصالِ الضِّياءِ بَينَ الرائي و المَرئيِّ وُجوبُ الاشتِباهِ ، و اللّه ُ تَعالى مُنَزَّهٌ عَنِ الاشتِباهِ ، فثَبَتَ أنَّهُ لا يَجوزُ عَلَيهِ سُبحانَهُ الرُّؤيَةُ بِالأبصارِ ؛ لأنَّ الأسبابَ لا بُدَّ مِنِ اتِّصالِها بِالمُسَبَّباتِ .
امام هادى عليه السلام : براى آن كه ميان بيننده و شيئ قابل رؤيت ارتباط برقرار شود، بايد همانندى (سنخيّت ميان آن دو) باشد و خداوند متعال از همانندى (سنخيّت داشتن) با بيننده منزّه است. پس، ثابت شد كه رؤيت با چشم نسبت به خداوند سبحان روا نيست؛ زيرا ميان سبب و مسبّب بايد ارتباط (سنخيّت) باشد.