احادیث امام حسین علیه السلام

امام حسين عليه السلام ـ در دعايش ـ : اين تويى كه اغيار را از دل هاى دوستانت زدودى تا آن كه جز تو را دوست نداشتند . . . آن كه تو را از دست داد ، چه به دست آورد ؟ و آن كه تو را يافت ، چه از دست داد ؟ آن كه جز تو را به جاى تو پذيرفت ، زيان كرد .

امام حسين عليه السلام ـ در دعايش ـ : چشمى كه تو را نگران خود نبيند ، كور باد ! تجارت بنده اى كه برايش از دوستى ات بهره اى قرار نداده اى ، زيانبار باد!

امام حسين عليه السلام ـ در دعاى روز عَرَفه ـ : بارالها ! اى آن كه مالك و توانا بود ؛ و توانايى ورزيد و مقهور ساخت ؛ و مورد عصيان قرار گرفت ، امّا پوشاند ؛ و از او درخواست آمرزش شد ، پس آمرزيد ! اى مقصود جويندگان و نهايت آرزوى اميدواران !

امام حسين عليه السلام ـ در دعاى روز عَرَفه ـ : اى آن كه به دوستانش شيرينى همدمى را چشانده است !

امام حسين عليه السلام ـ در دعاى روز عرفه ـ : اين تويى كه اغيار را از دل هاى دوستانت زدودى ... و چون جهان ها آنها را وحشت زده كند ، تو همدم آنانى .

امام حسين عليه السلام : قويترين فرد در ايجاد ارتباط كسى است كه با كسى كه از او بريده رابطه برقرار كند.

امام حسين عليه السلام ـ هنگامى كه از ايشان درباره شناخت خدا سؤال شد ـ فرمود : [يعنى] شناخت مردم هر زمان نسبت به امامى كه اطاعتش بر آنان واجب است.

امام حسين عليه السلام ـ در نامه اش به كوفيان ـ نوشت : به جان خودم سوگند، امام و پيشوا كسى نيست مگر آن كه بر اساس كتاب خدا حكومت كند، عدل و داد را بر پا دارد، پايبند دين حق باشد و خود را وقف در راه خدا كند.

امام حسين عليه السلام : بر رسول خدا صلى الله عليه و آله وارد شدم . ابن ابى كعب در خدمت ايشان بود . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به من فرمود : خوش آمدى اى ابا عبداللّه ، اى زيور آسمانها و زمينها ! اُبىّ به پيامبر عرض كرد : اى رسول خدا ! چگونه ممكن است كسى غير از شما زيور آسمانها و زمينها باشد ؟ ! پيامبر فرمود : اى ابىّ ! سوگند به آن كسى كه بحق مرا به پيامبرى برانگيخت ، مقام و منزلت حسين بن على در آسمان ، بالاتر از منزلت او در زمين است . در سمت راست عرش خداوند عز و جل نوشته شده است : [حسين ]چراغ هدايت و كشتى نجات و امامى سستى ناپذير ، با عزّت، افتخارآفرين، راهنما، و ذخيره[اى گرانبها ]است .

امام حسين عليه السلام ـ در بخشى از سخنانش در روز عاشورا ـ فرمود : هان ! اين حرامزاده پسر حرامزاده مرا ميان دو چيز مخيّر كرده است : ميان شمشير و تن دادن به خوارى . و هيهات كه ما تن به ذلّت و خوارى دهيم . خدا و رسول او و مؤمنان و دامنهاى پاك و مطهّر[ى كه ما در آن پرورش يافته ايم] و دلهاى غيرتمند و جانهاى بزرگمنش ، اين را بر ما نمى پذيرند كه فرمانبرى از فرومايگان را بر مرگ شرافتمندانه ترجيح دهيم .